پروفایل سربازی
سه چیز از آدم مرد مـیسازه
1 – سربازی
2- زندان
3 – غربت
اگه اینارو تجربه نکردی بدون جات بغل یته
عپروفایل سربازی
پای درون نـه که تا سرافرازان سرافرازی کنند
ناوک اندازان چشم ترکتازت از چه روی
برکمان سازان ابرویت کمـین بازی کنند
در هوای گلشن روی تو هر شب که تا بروز
عاشقان با بلبل خوش خوان هم آوازی کنند
موکب پادشاه عشقت چون علم بر دل زند
در نفس جانـها هوای خانـه پردازی کنند
چون طناب عنبری بر مشتری چنبر کنی
ای بسا دلها کـه موزیک رسن بازی کنند
طرههای سرکشت کی ترک طراری دهند
جوک سربازی
گفتن سربازی مـیشـه 24 ماه
منم کـه 1 سال وقت دارم که تا رفتن بـه سربازی
بعدش اینکه گفتن بـه تعداد هر بچه 3 ماهری مـیدن
لطفا خانمـی کـه مـیتونـه درون نخستین زایمان 8 قلو بدنیـا بیـاره برام پیدا کنید
عنوشته جدید سربازی
چشمـی کـه نمـیخواهد یک لحظه بماند باز
با اسلحه نحس و مسئولیت واهی
درگیری خود با خود درون حیرت این بازی
مـی کاهد و مـیشوید ، متن روی کیک پایان سربازی افسار شبانگاهی
توصیف تو را گویم دریک قدم از لحظه
شاید کـه به صبح آید
پایـان چنین راهـی
دلتنگی سرباز
وقتی کـه تو سربازی ، درون سنگر تنـهایی
یک نیمـه شب بی روح درون عالم بدحالی
پوتین عرق خورده ، یک قمقمـه آب گرم
دیوانگی مطلق ، درون فکر خودآگاهی « خدا ، گاهی»
اسمس سربازی
غضنفر مـیره سربازی تو صف بوده سروانـه مـیگه
به چپ چپ بـه راست راست
مـیبینـه غضنفر همـینجوری وایستاده مـیگه
تو چرا بـه فرمانم عمل نمـی کنی؟
غضنفر مـیگه
جناب سروان شما اول تصمـیم قطعی بگیر بعد من انجام مـیدم.
عنوشته سربازی
سربازان، ناموران
سربازان، ناموران
پاسبانان دلیر و پاک باورمام وطن
هستی، برانگیخته جانسپاری
با مـهر و راستی باور سرخ درون پیمان
O
با زایش هنگام های سره
زیر آسمان کبود مـیدان رژه
-آن سوتردسته های پراکنده کلا غ ها
روی برگردانده بـه ما پرواز مـیکنند.
-آن سوتردسته های مرغ های سپید دریـاچه
روی برگردانده بـه ما آواز مـیخوانند.
ما سربازان
هر بار درون هنگام بامداد و شامگاه
بر زمـین هموارمـیدان رژه
بادست و پاهای کشیده
باسری نیم رُخ چرخیده
چشم بـه پرچم وطن دوخته
متن های سربازی
سلامتی سربازی که
شب ها که تا صبح تو خلوت تنـهای پست اشک مـیریزه و سختی مـیکشـه
به امـید اینکه ی روز بـه عشقش مـیرسه
ولی
بی خبر از اینکه عشقش شب ها زود مـیخوابه که تا از قرار فرداش جا نمونـه
عمرزبان
بو کشیدم بوی واکسن بوی آش
بو کشیدم بوی واکسن بوی آش
از تنت آید مشامم ای داداش
یـاد آن روز کذایی آمدش
یـاد آن دژبان و قد و قامتش
یـاد اول شب ، کلاغ پر ، لوبیـا
این کجاست من آمدم بابا بیـا
یک بدو و دو بایست و سه بشین
ای خدا حقم نبود مـیدان مـین
گشت شب افسر نگهبان و تفنگ
حفظ وطن با دلی هم چون پلنگ
ایست درون شب ، رمز شب از یـاد رفت
هر چه تشویقی بود بر باد رفت
پست و پست و هفته ها آفتاب رفت
کل آزادی دو سال درون خواب رفت
در یگان تسبیح و چوبخط مـیکشی
اربده ، توپ و تشر را مـیچشی
شعر سربازی جدید
بسوزد آنکه سربازی بنا کرد تو را از من مرا از تو جدا کرد
گروهبانان مرا بیچاره د لباس شخصی ام را پاره د
به خط د تراشیدند سرم را لباس آش خوری د تنم را
جملات دلتنگی سربازی
مـیروم سربازی
سرم را تراشیدند
چون مدادی که
در مداد تراش
مـی چرخانند
لباسی بـه تنم بـه رنگ خاک
و کلاهی بـه سرم
نقابدار
روانـه بر دیـار غربت
و اشک های مادرم
پشت سر
و شیشـه مربایی
که درون کوله ام گذاشته بود
پدر بزرگ هم
اشک هایش همنوا
با دستانش
نوه اش مـی رفت
اما ایستاده
قامت راست
مـی رفت که تا مرد شود
مـی رفت سربازی
و آن زمان کـه برمـی گشت
شیشـه مربای مادر
در کوله اش شکسته
و پدر بزرگ درون جایی
که نمـی شد دیدش
آرام خفته
پروفایل سربازی
سر پستم رسیدم خوابم آمد
محبت های مادر یـادم آمد
نوشتم نامـه ای با برگ چایی
کلاغ پر مـیروم مادر کجایی
نوشتم نامـه ای با برگ انگور
جدا گشتم دو سال از خانـه ام دور
همچنین درون سبزپندار بخوانید:
واکنش ناجا بـه درخواست معافیت سربازی بازیکنان تیم ملی
استخدام آموزش و پرورش درون سال 97 | زمان ثبت نام آزمون استخدامـی آموزش و پرورش 97
. متن روی کیک پایان سربازی . متن روی کیک پایان سربازی : متن روی کیک پایان سربازی
[پروفایل سربازی | عنوشته سربازی | متن دلتنگی سربازی ... متن روی کیک پایان سربازی]نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Thu, 22 Nov 2018 23:06:00 +0000